ابوزید سعید بن اوس خزرجی انصاریاَبوزِیدِ اَنصاری، سعید بن اوس بن ثابت خزرجی انصاری (۱۲۱ ـ ۲۱۵ق/ ۷۳۹ ـ ۸۳۰م)، لغوی ، راوی و نحوی می باشد. فهرست مندرجات۲ - شاگرد استاد مشهور ۳ - علم آموزی بدون تعصب ۴ - اساتید علم نحو و روایت ابوزید ۵ - شاگرد معروف ابوزید ۶ - زندگی میان بدویان ۷ - کرسی درس در بصره ۸ - شاگردان ابوزید ۹ - ستایش مقام علمی وی ۱۰ - اعتبار روایت ابوزید ۱۱ - ابوزید و دربار عباسی ۱۲ - شهرت ابوزید در لغت شناسی ۱۳ - رساله های ابوزید ۱۳.۱ - خصوصیات رساله های وی ۱۳.۲ - منبع واقع شدن آثار ابوزید ۱۴ - بزرگ ترین راوی شعر ۱۴.۱ - جمع آوری اشعار و اخبار کهن ۱۵ - شهرت ابوزید در نحو ۱۶ - وفات ابوزید ۱۷ - آثار به چاپ رسیده از ابوزید ۱۸ - آثار مفقود از ابوزید ۱۹ - فهرست منابع ۲۰ - پانویس ۲۱ - منبع ۱ - زندگینامهجدّ او ثابت بن بشیر از قبیله خزرج و از انصار پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود و نسبت انصاری و خزرجی وی از همین جاست. ثابت در جنگ احد و جنگ های پس از آن شرکت داشت و در شمار ۶ تنی بود که در حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله) قرآن را جمع آوری کردند. [۱]
ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۲۷، بیروت، دارصادر.
۲ - شاگرد استاد مشهورابوزید علم قرائت را از ابو عمرو بن علاء، راوی بزرگ بصره و صاحب یکی از ۷ قرائت مشهور آموخت و بیش تر دست مایه علمی خود را در علم لغت نیز از وی فراگرفت. [۲]
ازهری محمدبن احمد، تهذیب اللغة، ج۱، ص۱۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۳]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۳۹ ـ ۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۴]
یمانی عبدالباقی، اشارة التعیین، ج۱، ص۱۲۸، به کوشش عبدالمجید دیاب، ریاض، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۴م.
۳ - علم آموزی بدون تعصبابو زید اگرچه وابسته به مکتب بصره بود، اما شوق دانش اندوزی او را برآن داشت تا به دور از هر گونه تعصبی در مجالس درس کوفیان نیز به کسب علم بپردازد. وی دیوان های شعر عرب را از مفضّل ضّبی و دیگر کوفیان فراگرفت [۵]
ازهری محمدبن احمد، تهذیب اللغة، ج۱، ص۱۲، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۶]
خوارزمی قاسم، «شرح» ضمن شروح سقط الزند، ج۲، ص۱۵۵۰، به کوشش طه حسین، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
و این امر مایه شگفتی منابع کهن شده است، زیرا تا آن زمان سابقه نداشت که کسی از مکتب بصره برای کسب علم نزد کوفیان رود. [۷]
سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، ج۱، ص۵۶ ـ ۵۷، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م.
[۸]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۶، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۶۰.
۴ - اساتید علم نحو و روایت ابوزیدابوزید نحو را نزد یونس و کیسان نحوی فراگرفت و از خلف احمر، عمروبن عبید، ابن عون، سعید بن ابی عروبه، ابن جریح، محمد بن عمرو بن علقمه، اسرائیل بن یونس و اسود بن شیبان روایت کرد. [۱۰]
مبرد محمد یزید، الکامل، ج۱، ص۴۵۳ ـ ۴۵۴، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۱]
ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
[۱۲]
مزی یوسف، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۳۰، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۷م.
[۱۳]
ابن فضل الله عمری احمد بن یحیی، مسالک الابصار، ج۷، ص۹، به کوشش فؤاد سزگین فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۱۴]
یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، ج۱، ص۱۷۹، به کوشش رودلف زلهایم، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
۵ - شاگرد معروف ابوزیداصمعی، خلف احمر، راویه معروف را شاگرد وی دانسته است. [۱۵]
سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، ج۱، ص۵۳، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م.
۶ - زندگی میان بدویانابوزید برای جمع آوری اشعار ، اخبار و نوادر عرب ، مدّت درازی را بین بدویان گذراند و بیش تر از همگنانش از آنان بهره جست. [۱۶]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۴۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
مدتی را نیز در بین قبایل عقیل و قشیر که در آن زمان در بصره متوطن شده بودند، به سر برد و از آنان دانش بسیار آموخت. [۱۷]
زبیدی محمد بن حسن، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۱۸۲، به کوشش محمد الوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م.
۷ - کرسی درس در بصرهوی پس از آنکه ذخایر عظیمی از روایات را در علوم مختلف همچون لغت ، نحو، اخبار ، اشعار و احادیث گردآورد، در بصره مجالسی تشکیل داد که مورد اقبال دانش پژوهان و بزرگان علم و ادب آن روز قرار گرفت. [۱۸]
سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، ج۱، ص۵۳، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م.
[۱۹]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۹، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
شرکت برجسته ترین دانشمندان آن روز از جمله سیبویه ، اصمعی، جاحظ، ابو نواس، ابن اعرابی، ابو حاتم سجستانی وابو عبید قاسم بن سلام هروی، در مجالس درس او، خود بیانگر وسعت دامنه معلومات اوست. [۲۰]
سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، ج۱، ص۵۵ ـ ۵۶، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م.
[۲۱]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۴۲، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۲]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۲، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۳]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۴]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۵، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۲۵]
طلس محمد اسعد، حاشیه بر التثبیه علی حدوث التصحیف، ج۱، ص۶۷، تألیف حمزه اصفهانی، دمشق، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
[۲۶]
فاخوری حنا، تاریخ ادبیات زبان عربی، ج۱، ص۴۱۲، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۶۱ش.
۸ - شاگردان ابوزیدعلاوه بر ایشان کسانی همچون این شبّه، عبدالله بن محمد بن هارون توزی، خلف بزار و رؤیة بن عجّاج از شاگردان او به شمار می رفتند. [۲۷]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۷۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۸]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۳ ـ ۲۱۴.
[۲۹]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۹۴.
بزرگانی همچون ابوعثمان مازنی، محمد بن سلام جمحی، ابو حاتم سجستانی، ابو حاتم رازی، ابو عمر صابح بن اسحاق جرمی، ابوعدتان اعور و ابوالحسن مدائین از وی روایت کرده اند. [۳۰]
خطیب بغدادی احمدبن علی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۷۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۱]
ابن سلام جمحی محمد، طبقات فحول الشعراء، ج۲، ص۷۶۵، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م.
[۳۲]
مبرد محمد یزید، الکامل، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۳۳]
مبرد محمد یزید، الکامل، ج۱، ص۴۵۳، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۳۴]
ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، المعانی الکبیر، ج۱، ص۱۸۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
[۳۵]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۶، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۳۶]
بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۴، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۳۷]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۷۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
ابن هشام نیز اشعار چند تن از شاعران را از قول او نقل کرده است. [۳۸]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۰۵، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۳۹]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۷، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۴۰]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۲ ـ ۲۳، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۴۱]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۴۲]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۴۸، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
۹ - ستایش مقام علمی ویمقام علمی و ادبی ابوزید سخت مورد ستایش منابع کهن قرار گرفته است. ابوطیب لغوی او را از پیشوایان علم لغت دانسته و در حفظ شعر، لغت، اخبار و نوادر عرب پس از ابومالک برتر از همه شمرده است. او از قول ابن مناذر گوید: اصمعی ثلث لغت عرب ، ابوعبیده نصف آن و ابوزید دو سوم آن و ابومالک تمام آن را می دانست. [۴۳]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۴۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
ذهبی او را علامه و حجّ العرب لقب داده [۴۴]
ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، ج۹۹، ص۴۹۴، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۵۶م.
و در اخفش دانش وی را از استادش ابوعمرو بن علاء بیشتر دانسته است. [۴۵]
زبیدی محمد بن حسن، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۱۸۲، به کوشش محمد الوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م.
۱۰ - اعتبار روایت ابوزیدروایات او را نیز تقریباً همه منابع کهن موثق و مورد اعتماد خوانده اند. [۴۶]
ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
[۴۷]
سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، ج۱، ص۵۳، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م.
[۴۸]
ازهری محمدبن احمد، تهذیب اللغة، ج۱، ص۱۱، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۴۹]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۴۲، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۵۰]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
به گفته منابع متعدّد، هر جا که سیبویه در اثر معروفش الکتاب، مطلبی را با ذکر «اخبرنی الثقة» با «سمعت الثقــة» نقل میکند، مقصودش ابوزید است. سیبویه در الکتاب ۹ بار از ابوزید روایت کرده است که همه به لغت مربوط می شود. [۵۱]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۷۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۵۲]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۵، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۵۳]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۵.
[۵۴]
ناصف علی نجدی، سیبویه پیشوای نحویان، ج۱، ص۱۲۵، ترجمه محمد فاضلی، مشهد، ۱۳۵۹ش.
از میان همه منابع کهن تنها ابن حبان بر ابوزید خرده گرفته و حدیثی از وی را با جرح کرده است. او روایات ابوزید را در صورتی معتبر و مقبول دانسته است که موافق با گفته ثقات باشد. [۵۵]
ابوزید انصاری سعید بن اوس، النوادر فی اللغة، ج۱، ص۳۲۴ ـ ۳۲۵، به کوشش سعید خوری شرتونی، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
۱۱ - ابوزید و دربار عباسیابوزید از جمله دانشمندانی بود که در ۱۵۸ق به دعوت مهدی خلیفه عباسی به بغداد رفتند، [۵۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۶۰.
[۵۷]
فروخ عمر، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۰۴، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱ م.
اما از مدت اقامت وی در بغداد و چگونگی ارتباط او با دربار خلافت اطلاعی در دست نیست.۱۲ - شهرت ابوزید در لغت شناسیشهرت ابوزید بیش تر در دو زمینه است: ۱. لغت شناسی: از اوایل سده ۲ق در هر مکتب بصره و کوفه دانشمندانی ظهور کردند که در عرصه لغت و نیز شعر و اخبار و ایام عرب (شرح جنگ های قبیله ای) و انساب ، شهرت فراوان داشتند. اینان آثاری از خود بر جای گذاشتند که دست مایه اصلی فرهنگ نویسان در نسل های بعد گردید. [۵۸]
یوسف سم، «دستور زبان و فرهنگ نویسی» ترجمه علی محمد حق شناس، تاریخ فلسفه در اسلام، ج۱، ص۶۱ ـ ۶۲، به کوشش میان محمد شریف، ج۳، تهران، ۱۳۶۷ش.
۱۳ - رساله های ابوزیدابوزید یکی از مشهورترین این دانشمندان است. او به گردآوری لغات و لهجه های شاذ همت گماشت و رساله های لغوی فراوانی در موضوعات مختلف تألیف کرد که هر کدام به تنهایی لغت نامه تک موضوعی کوچک و کم حجمی به شمار می رفت. ۱۳.۱ - خصوصیات رساله های ویوی در این رساله ها که واژگان آنها را از زبان بدویان و فصحای عرب شنیده و گردآورده بود، علاوه بر شرح و توضیح، مترادفات، اضداد و مشتقاتی را که همگی به موضوعی خاص مربوط می شدند، جمع می آورد، مانند رساله های المطر، الشجر، المیاء، النبات و غیر آنها. این رساله های تخصصی، نخستین تلاش ها در تدوین فرهنگ های بزرگ و جامع و کتاب های لغتی بود که در عصرهای بعد پدید آمد. امروزه از بین آثار لغوی پیشینیان که در دسترس ماست، کمتر کتاب یا لغت نامه ای است که مؤلف آن از آثار ابو زید به عنوان یکی از منابع اصلی خود استفاده و بدان ها استناد نکرده باشد. ۱۳.۲ - منبع واقع شدن آثار ابوزیددر میان آن آثار به ویژه از اینها میتوان نام برد: اصلاح المنطق ابن سکیت، [۵۹]
ابن سکیت یعقوب بن اسحاق، اصلاح المنطق، ج۱، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰، به کوشش احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
و تهذیب الالفاظ همو [۶۰]
ابن سکیت یعقوب بن اسحاق، تهذیب الالفاظ، ج۱، ص ۴۵۹، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۸۸۶ ـ ۱۸۹۸م.
[۶۱]
ابن سکیت یعقوب بن اسحاق، تهذیب الالفاظ، ج۱، ص۵۲۳ به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۸۸۶ ـ ۱۸۹۸م.
الحیوان جاحظ [۶۲]
جاحظ عمروبن بحر، الحیوان، ج۱، ص۱۳۰، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۹م.
[۶۳]
جاحظ عمروبن بحر، الیرصان والعرجان، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
و البرصان و العرجان همو، [۶۴]
جاحظ عمروبن بحر، الیرصان والعرجان، ج۱،ص ۹۲ ،به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
[۶۵]
جاحظ عمروبن بحر، الیرصان والعرجان، ج۱، ص۳۵۶، به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت، ادب الکاتب ابن قتیبه، [۶۶]
ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، ادب الکاتب، ج۱، ص۳۵، به کوشش محمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۶۷]
ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، ادب الکاتب، ج۱، ص۴۲ ـ ۴۳، به کوشش محمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
الکامل مبرد، [۶۸]
مبرد محمد یزید، الکامل، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۶۹]
مبرد محمد یزید، الکامل، ج۱، ص۲۸۸، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
اعراب القرآن زجاج، [۷۰]
زجاج ابراهیم بن سری، اعراب القرآن، ج۱، ص۱۱۴ ـ ۱۱۵، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
[۷۱]
زجاج ابراهیم بن سری، اعراب القرآن، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
اشتقاق ابن درید، [۷۲]
ابن درید محمد بن حسن، الاشتقاق، ج۱، ص۲۶۵، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/ ۱۹۵۸م.
[۷۳]
ابن درید محمد بن حسن، الاشتقاق، ج۱، ص۲۷۵، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/ ۱۹۵۸م.
مجمل اللغة اثر ابن فارس، و متخیرالالفاظ همو،، [۷۴]
ابن فارس احمد، متخیرالالفاظ، ج۱، ص۵۵، به کوشش هلال ناجی، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۷۵]
ابن فارس احمد، متخیرالالفاظ، ج۱، ص۷۲، به کوشش هلال ناجی، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
المحکم و المحیط ابن سیده [۷۶]
ابن سیده علی بن اسماعیل، المحکم والمحیط الاعظم، ج۳، ص۲۹، به کوشش عائشه عبدالرحمن، قاهره، ۱۳۷۷ق/ ۱۹۵۸م.
و المخصص همو [۷۷]
ابن سیده علی بن اسماعیل، المخصص، ج۱۳، ص۳، بولاق ۱۳۲۰ق.
[۷۸]
ابن سیده علی بن اسماعیل، المخصص، ج۱۳، ص۶، بولاق ۱۳۲۰ق.
[۷۹]
ابن سیده علی بن اسماعیل، المخصص، ج۱۳، ص۹، بولاق ۱۳۲۰ق.
و تثقیف اللسان ابن مکی.۱۴ - بزرگ ترین راوی شعر۲. روایت شعر: ابوزید علاوه بر کوشش چشم گیری در عرصه لغت از بزرگ ترین راویان سده ۲ و ۳ ق نیز به شمار میرود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راوی ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله حسان بن ثابت و کعب بن مالک را جمع آوری و روایت کرده است. [۸۰]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۸۷ ـ ۸۸، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۸۱]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۱۹ ـ ۳۲۰، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۸۲]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۲۲ ـ ۲۳، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۸۳]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۷۱ـ ۱۷۲، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۸۴]
ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۲۱، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
[۸۵]
بلاشر رژیس، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۸۴، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش.
ابوزید را به همراه دو تن از راویان بزرگ معاصرش یعنی اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی (هـ م م)، باید از پیشگامان نهضت گردآوری و تدوین اشعار و اخار عرب که از نیمه دوم سده ۲ آغاز شده و تا اواخر سده ۳ق ادامه داشت، به شمار آورد. [۸۶]
بلاشر رژیس، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۷۷ ـ ۱۸۴، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۸۷]
شلقانی عبدالحمید، الاصمعی اللغوی، ج۱، ص۳، قاهره، دارلمعارف.
[۸۸]
شلقانی عبدالحمید، الاصمعی اللغوی، ج۱، ص۸ ـ ۹، قاهره، دارلمعارف.
[۸۹]
ضیف شوقی، العصر الجاهلی، ج۱، ص۱۵۵، قاهره، ۱۹۶۰م.
۱۴.۱ - جمع آوری اشعار و اخبار کهناین راویان رنج دو کار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند: اولاً با دقت کامل به جمع آوری اشعار و اخبار پرداختند و چون می دانستند که پس از گذشت چندین نسل، به خصوص پس از تحریفاتی که راویان بزرگ قبل از ایشان از جمله خلف احمر و حماد راویه، در روایات و اخبار عرب وارد کرده اند، [۹۰]
ضیف شوقی، العصر الجاهلی، ج۱، ص۱۴۸ ـ ۱۵۵، قاهره، ۱۹۶۰م.
دیگر نمی توان اشعار و اخبار کهن را دست نخورده یافت، از این رو تنها به جمع آوری روایاتی پرداختند که از راویان موثق یا مستقیماً از زبان بدویان شنیدند و خود نیز به دیده انتقاد در آنها نگریستند و کوشیدند درمیان این روایات، سره را از ناسره باز شناسند.ثانیاً چون تا آن زمان روایات سینه به سینه نقل می شد، برای حفظ آنها از خطر نابودی یا تحریف بیش تر درصدد ضبط و تدوین آنها برآمدند و در واقع روایت کتبی را جایگزین روایت شفاهی ساختند. در نتیجه این امر مجموعه های عظیمی از دیوان ها و آثار پیشینیان که امروزه از بزرگ ترین ذخایر ادبیات عرب محسوب می شود، به رشته تحریر درآمد و از خطر نابودی در امان ماند. [۹۱]
بلاشر رژیس، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۱۵۴ ـ ۱۸۶، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۹۲]
ضیف شوقی، العصر الجاهلی، ج۱، ص۱۵۸ ـ ۱۶۱، قاهره، ۱۹۶۰م.
۱۵ - شهرت ابوزید در نحوابوزید در نحو نیز تبحر داشت چندان که به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش خلیل بن احمد و سیبویه به شمار آورد، [۹۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۶۰.
گرچه به تأیید بیش تر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود. [۹۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۶۰.
[۹۵]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۶، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
وی چندان به اصلاح « فساد » و «لحن» در زبان عربی مصرّ بود که حتی در دم مرگ نیز از تذکار و رفع اشتباهات دیگران دریغ نمی کرد. [۹۶]
یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، ج۱، ص۱۰۸، به کوشش رودلف زلهایم، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
برخی او را پیرو مذهب قدریه (معتزله) و از مخالفین نظریه جبر دانسته اند. [۹۷]
خوارزمی قاسم، «شرح» ضمن شروح سقط الزند، ج۲، ص۱۵۵۰، به کوشش طه حسین، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
[۹۸]
ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۵۴۵، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
۱۶ - وفات ابوزیدابوزید در پایان عمر حافظه خود را از دست داد و سرانجام در ۲۱۵ق و به روایتی ۲۱۴ یا ۲۱۶ق در زمان خلافت مأمون در بصره درگذشت. [۹۹]
ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
[۱۰۰]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۶.
[۱۰۱]
قفطی علی بن یوسف، انباه الرواة، ج۲، ص۳۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.
[۱۰۲]
ابن خلکان احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۷۲ق.
۱۷ - آثار به چاپ رسیده از ابوزیدآثار چاپی: ۱. اللبأ و اللبن. ابوزید در این رساله به شرح انواع مختلف شیر و مراحل پروردن آن از هنگامی که دوشیده می شود، تا زمانی که از آن کره می گیرند، پرداخته است. [۱۰۳]
عبدالتواب رمضان، مباحثی در فقه اللغة و زبان شناسی عربی، ج۱، ص۲۸۶، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، ۱۳۶۷ش.
این اثر نخست به کوشش لویس شیخو در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۰م) به چاپ رسیده و سپس بار دیگر به کوشش هافنر و لویس شیخو، همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة در بیروت (۱۹۰۸م) منتشر شده است. ۲. مسائیه، اثری است کم حجم در شرح برخی واژه های شاذ و نامأنوس. برخی آن را جزئی از کتاب النوادر فی اللغة می دانند [۱۰۴]
ابوزید انصاری سعید بن اوس، النوادر فی اللغة، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش سعید خوری شرتونی، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
و چون نخستین واژه ای که مؤلف دراین کتاب به شرح و توضیح آن پرداخته، لفظ «مسائیه» و برخی مشتقات آن است، خود اثر نیز به همین نام خوانده شده است. این کتاب همراه اثر معروف مؤلف، النوادر فی اللغة، به چاپ رسیده است.۳. المطر، مجموعه ای است از اصطلاحات مربوط به باران ، رعد و برق ، ابر ها و آب ها که مؤلف در آن کمتر از اشعار عربی به عنوان شاهد مثال استفاده کرده است. این اثر نخستین بار به کوشش گوت هابل در ۱۸۹۵م در «مجله انجمن خاور شناسی آمریکا» به چاپ رسیده است. لویس شیخو نیز آن را نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۵م) و پس از آن جداگانه به چاپ رسانده است. این کتاب یک بار دیگر نیز همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة یاد شده به چاپ رسیده است. ۴. النوادر فی اللغة. همان گونه که از نامش پیداست، مجموعه ای است از برخی واژه ها و ترکیب های نادر و نامعمول که بیشتر در اشعار و قصاید جاهلی و اسلامی به کار رفته و مؤلف با ذکر مثال های متعدد به شرح و توضیح هر یک از آنها پرداخته است. در این اثر هیچ گونه ترتیب خاصی رعایت نشده است. بدین جهت می توان آن را صرفاً مجموعه ای از اشعار و لغاتی شمرد که با عناوین باب شعر، باب رجز و باب نوادر گردآوری شده اند. ابوزید خود در آغاز کتاب [۱۰۵]
ابوزید انصاری سعید بن اوس، النوادر فی اللغة، ج۱، ص۱ ـ ۲، به کوشش سعید خوری شرتونی، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
تصریح کرده که آنجه را تحت عنوان «باب شعر» آورده، از مفضّل ضبّی گرفته و بقیه را از فصحای عرب شنیده است. [۱۰۶]
ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ج۱، ص۸۷، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
این اثر به همراه کتاب مسائیه مؤلف نخستین بار به کوشش سعید خوری شرتونی در بیروت (۱۸۹۴م) به چاپ رسیده است. ۵. کتاب الهمز. در این اثر حدود ۳۰۰ کلمه را که همگی در تمام صیغه ها دارای همزه اند، گردآوری است. کتاب ۳۰ باب دارد و تقسیم بندی آن بر اساس جایگاه همزه در کلمه و بر حسب صیغه ها و گاه ترتیب حروف الفبا، صورت گرفته است. [۱۰۷]
عبدالتواب رمضان، مباحثی در فقه اللغة و زبان شناسی عربی، ج۱، ص۲۸۴ ـ ۲۸۵، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، ۱۳۶۷ش.
این کتاب به کوشش لویس شیخو نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۱۰م) و بار دیگر بطور مستقل در همانجا (۱۹۱۱م) به چاپ رسیده است. ۱۸ - آثار مفقود از ابوزیدآثار یافت نشده: ۱. الابل و الشاة، ۲. الابیات، ۳. الامثال، ۴. ایمان عثمان، ۵. البری و الخزائم، ۶. بیوتات العرب، ۷. التثلیت، ۸. التضارب، ۹. التمر، ۱۰. الجمع و التثنیة، ۱۱. الجود و البخل، ۱۲. الحلبة (الحلسة)، ۱۳. حیلة و محالة، ۱۴. خبئا یا خباة، ۱۵. خلق الانسان، ۱۶. الرجل والقتب، ۱۷. الغرائز، ۱۸. غریب الاسماء، ۱۹. الفرق، ۲۰. فعلت و افعلت، ۲۱. قراءة ابی عمرو، ۲۲. القوس و الترس، ۲۳. اللامات، ۲۴. اللغات، ۲۵. المعزی، ۲۶. المقتضب، ۲۷. المصادر، ۲۸. المکتوم، ۲۹. المنطق، ۳۰. المیاه، ۳۱. النبات و الشجر، ۳۲. نابه و نبیه، ۳۳. نعت الغنم، ۳۴. نعت المشافهات، ۳۵. الواحد، ۳۶. الوحوش، ۳۷. الهوش و النوش، ۳۸. الهشاشة و الشاشة. [۱۰۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۶۰.
[۱۰۹]
ابن حزم علی بن احمد، جمهز انساب العرب، ج۱، ص۳۷۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳ م.
[۱۱۰]
ابن خیر محمد، فهرس، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۷۱، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا تاراگو، بغداد ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م.
[۱۱۱]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۶ ـ ۲۱۷.
۱۹ - فهرست منابع(۱) ابن ابی ثابت، خلق الانسان، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، ۱۹۸۵م. (۲) ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. (۳) ابن انباری عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م. (۴) ابن حنان محمد المجروحین، به کوشش محمد ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق. (۵) ابن حزم علی بن احمد، جمهز انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳ م. (۶) ابن خلکان احمد بن محمد، وفیات الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۷۲ق. (۷) ابن خیر محمد، فهرس، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا تاراگو، بغداد ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م. (۸) ابن درید محمد بن حسن، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/ ۱۹۵۸م. (۹) ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر. (۱۰) ابن سکیت یعقوب بن اسحاق، اصلاح المنطق، به کوشش احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م. (۱۱) ابن سکیت یعقوب بن اسحاق، تهذیب الالفاظ، به کوشش لویس شیخو، بیروت، ۱۸۸۶ ـ ۱۸۹۸م. (۱۲) ابن سلام جمحی محمد، طبقات فحول الشعراء، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م. (۱۳) ابن سیده علی بن اسماعیل، المحکم والمحیط الاعظم، به کوشش عائشه عبدالرحمن، قاهره، ۱۳۷۷ق/ ۱۹۵۸م. (۱۴) ابن سیده علی بن اسماعیل، المخصص، بولاق ۱۳۲۰ق. (۱۵) ابن فارس احمد، متخیرالالفاظ، به کوشش هلال ناجی، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۱۶) ابن فارس احمد، مجمل اللغة، به کوشش هادی حسن محمودی، کویت ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵م. (۱۷) ابن فضل الله عمری احمد بن یحیی، مسالک الابصار، به کوشش فؤاد سزگین فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. (۱۸) ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، ادب الکاتب، به کوشش محمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م. (۱۹) ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۲۰) ابن قتیبه عبدالله بن مسلم، المعانی الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م. (۲۱) ابن مکی عمر بن خلف، تثقیف اللسان، به کوشش عبدالعزیز مطر، قاهره، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م. (۲۲) ابن ندیم، الفهرست. (۲۳) ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م. (۲۴) ابوزید انصاری سعید بن اوس، النوادر فی اللغة، به کوشش سعید خوری شرتونی، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م. (۲۵) ابوطیب لغوی عبدالواحد بن علی، مراتب النحویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م. (۲۶) ازهری محمدبن احمد، تهذیب اللغة، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م. (۲۷) بلاذری احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م. (۲۸) بلاشر رژیس، تاریخ الادب العربی، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش. (۲۹) جاحظ عمروبن بحر، الیرصان والعرجان، به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م. (۳۰) جاحظ عمروبن بحر، الحیوان، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۹م. (۳۱) خطیب بغدادی احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۳۲) خوارزمی قاسم، «شرح» ضمن شروح سقط الزند، به کوشش طه حسین، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م. (۳۳) ذهبی محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۵۶م. (۳۴) زبیدی محمد بن حسن، طبقات النحویین و اللغویین، به کوشش محمد الوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م. (۳۵) زجاج ابراهیم بن سری، اعراب القرآن، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی. (۳۶) سیرافی حسن بن عبدالله، اخبار النحویین البصریین، به کوشش فربتس کرنکو، بیروت، ۱۹۳۶م. (۳۷) شلقانی عبدالحمید، الاصمعی اللغوی، قاهره، دارلمعارف. (۳۸) ضیف شوقی، العصر الجاهلی، قاهره، ۱۹۶۰م. (۳۹) طلس محمد اسعد، حاشیه بر التثبیه علی حدوث التصحیف، تألیف حمزه اصفهانی، دمشق، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م. (۴۰) عبدالتواب رمضان، مباحثی در فقه اللغة و زبان شناسی عربی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد، ۱۳۶۷ش. (۴۱) فاخوری حنا، تاریخ ادبیات زبان عربی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۶۱ش. (۴۲) فروخ عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱ م. (۴۳) قفطی علی بن یوسف، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م. (۴۴) مبرد محمد یزید، الکامل، به کوشش محمد احمد دالی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م. (۴۵) مزی یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۷م. (۴۶) ناصف علی نجدی، سیبویه پیشوای نحویان، ترجمه محمد فاضلی، مشهد، ۱۳۵۹ش. (۴۷) یاقوت، ادبا. (۴۸) یاقوت، بلدان. (۴۹) یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، به کوشش رودلف زلهایم، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م. (۵۰) یمانی عبدالباقی، اشارة التعیین، به کوشش عبدالمجید دیاب، ریاض، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۴م. (۵۱) یوسف سم، «دستور زبان و فرهنگ نویسی» ترجمه علی محمد حق شناس، تاریخ فلسفه در اسلام، به کوشش میان محمد شریف، ج۳، تهران، ۱۳۶۷ش. ۲۰ - پانویس
۲۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «ابوزید انصاری» ج۵، ص ۲۱۹۲. ردههای این صفحه : ادیبان | تراجم | درگذشتگان سال 215 (قمری) | علمای اهل سنت | علمای قرن دوم | علمای قرن سوم | محدثین اهل سنت
|